. در شصتمین سال هجرت، عهد معاویه با امام حسن شكسته شد و یزید زمام امور را بدست گرفت.در پیمان نامه صلح امام حسن (ع) با معاویه، عهد شده بود تا فرزند ابی سفیان جانشینی برای خود نگمارد و خلافت را به خاندان پیامبر بازگرداند. اما، تاریخ به گونه ای دیگر رقم خورد و نور سیدگان اموی در شهوت قدرت، زمام خلافت و رهبری را از فرزندان پیامبر خدا برگرفتند و در پی اخذ بیعت اجباری، چشم پوشی از خلافت برحق خاندان پیامبر و مشروعیت دادن به عهد شكسته خود بودند.
كار بدستان اموی، امام حسین (ع) را به بارگاه خود فراخواندند و از او طلب بیعت با یزید بوزینه باز، شرابخواره و زنباره را كردند. و این تنها بیعت با یك حاكم نامشروع نبود كه نورسیدگان، مشروعیت دادن به نظام فاسد اموی را نیز از امام حسین (ع) بطور یكجا طلب می كردند. چه باك كه فرزند رسول خدا(ص) در چنین هنگامه ای پرفتنه، حج خویش را ناتمام گذاشت تا راه جهاد برای اصلاح امور امت پیامبر برگیرد و به فسادی كه خلافت و جامعه مسلمین را تهدید می كرد پایان بخشد.
و چنین بود حماسه مردی كه " هرگز ذلت را نپذیرفت" و سرمایه ایمان خود را فدای كنار آمدن و چشم پوشی از استمرار و استقرار نامشروع دولت برآمده از عهد شكسته شده نساخت. خانواده و یاران صادق را به میدان فرا خواند و در كارزار عاشورا نهیب زد كه " اگر دین ندارید لاآقل آزاده باشید.
راه حسین (ع) همواره پیام اصلاح و ایستادگی در برابر عهدشكنی ها، فساد برآمده از فقدان نظارت بر حاكمان و عدم پذیرش حاكمان فاقد مشروعیت و مقبولیت را در اعماق وجدان ایمان مذهبی پیروان پیامبر و امام علی (ع) دمیده است. چنین است كه در هنگامه كنونی كه عهد و میثاق " میزان رای ملت است" شكسته شده است و پاسخی برای دارایی ها و اموال ملت نیست، اصلاح امور سرلوحه و برنامه اساسی عاشقان و پیروان امام علی(ع) وامام حسین(ع) است.
آنانكه ملت را به سكوت و پذیرش آنانیكه ملت را به زمامداری برنگزیده اند، دعوت می كنند بدانند بیعت مردم تنها بر میزان رای خودشان استوار است و هیچ ملتی حاضر نخواهد نشد كه خود را به هیچ انگارد. تاسوعا و عاشورا ما را می خواند كه برخیزیم و در اعتراضی حسین وار مشروعیت و مقبولیت را برجای راستنیش بنشانیم كه حقیقت همیشه زنده است و حق برخواهد آمد و باطل رفتنی است.
0 نظرات:
ارسال یک نظر