ابراهیم نبوی: گرین یورک
اسمش را می گذاریم گرین یورک. ایرانی ها نیویورک را سبز کردند. قرار بود کلی مطالب بنویسیم که فعلا نمی نویسیم، می گذاریم برای یک گزارش ویژه فردا.
جنگ نرم و آموزش و پرورش
آخه اینهمه دعوا داشت؟ باید این همه گاز اشک آور می زدی؟ به قول همشهری " من فیکر کردم شوشه شیکسته اینجوری به اون داعوا می کونی" نگو اینجوری بود. یعنی واقعا برای یک جنگ نرم این همه باید بزن و بکش و چیزهایی در همین حدود انجام می شد؟ یعنی این همه آدم به دلیل همین جنگ نرم باید زندانی می شدند و شکنجه می دیدند و اعتراف می کردند و به انفرادی می رفتند و دهانشان خورد می شد و گلوله می خوردند و از کشور فرار می کردند و همه اینها بخاطر یک چس جنگ نرم؟ انصاف است؟!
فرمانده بسیج کشور، تمام عقلش را بکار انداخته، از همه این گرگوری هایی که عکس شان را مثل شهدای بنی امیه در رجانیوز به ملت می چپانند، و اتاق فکر بسیج را تشکیل می دهند کمک گرفته، احتمالا نوابیغ دفتر ریاست جمهوری مثل دکتر مولانا و عباسی و شمبلاتی خان کلهر هم نظر داده اند و آخرش به این نتیجه رسیده اند که بقول فرمانده بسیج کشور سردار سالک " مهم ترین هدف جنگ نرم، تغییر فکر و باور افراد است." حالا ما چی کار کنیم؟ یعنی جنگ نرم شامل کتاب نوشتن، مقاله نوشتن، فیلم دیدن، تئاتر دیدن، حرف زدن با تلفن، تحقیق کردن، درس خواندن، مدرسه رفتن، و هر چیزی می شود که جلوی تبدیل انسان به گاو و الاغ را می گیرد. حالا، این مستوره خانم هم هی با آرنجش می زند به شکم من که بیچاره گاوها و الاغ ها چه گناهی کردند؟
طرح هاشمی و تقویم سبز
همین شما، شما را نگفتم که حالش را ندارید و هزار و دویست و شصت و هفت کار دارید و دائما هم بدتر از من یا باید بنویسید یا بخوانید یا کار کنید، شما را گفتم که وقت دارید و دوست دارید برای جنبش سبز یک کاری بکنید، لطفا تقویم را بردارید، مناسبت هایی که در آن مردم می توانند دور هم جمع شوند و به خیابان بروند، اعم از عزا و جشن و حمایت از کنگو برازاویل و بورکینافاسو و هر چیز دیگر را مرتب کنید و یک تقویم سبز درست کنید که مردم بدانند کی باید بروند خیابان و برای طول عمر " مجتبی بمیری رهبری رو نبینی" و " مموتی دروغگو، شصت و سه درصدت کو" دعا کنند. تقویم را هم به من ای میل کنید که من منتشرش کنم و بعدا کلی کار روی آن بکنیم. حالا این تقویم چه ربطی به هاشمی رفسنجانی دارد عرض می کنم.
اصولا اینکه آقای هاشمی گفته است که یک طرحی توسط دلسوزان نظام در حال تهیه است تا کشور از این بحران برون رفت بکند، البته طرح مهمی است و ما با تمام نیرو در حال گوش چسباندن به دیوار هستیم که ببینیم این طرح چیست. البته دادستان کل کشور و رئیس شرکت گاز ایران که قبلا سینه سحرخیز را در یک گفتمان سکسی دموکراتیک گاز گرفته بود، گفت: " اطاعت از فرامین ولایت فقیه تنها راه برون رفت از وضعیت موجود است." آگاهان در حالی که مواظب بودند گاز گرفته نشوند توضیح دادند که دادستان مذکور فرق " درون رفت" و " برون رفت" را نمی داند، وگرنه می گفت: " اطاعت از فرامین ولایت فقیه راه درون رفت به وضعیت موجود کشور است." البته گفته شده که هاشمی روز آخر که قطعنامه خبرگان در حمایت از رهبری صادر شد، رفته بود گل بچیند، به نظرم بهترین کار این است که ما طبق تقویم کار خودمان را بکنیم، آقای هاشمی هم طرح خودش را پیش ببرد. البته زیباکلام درباره تنور و آب و گرما و هاشمی حرف هایی زده که چون هنوز تکذیب و تائید نشده نمی توانیم نظر بدهیم.
سید جورج شریعتمداری
آقا! خودش می گوید ما دیدار نکردیم، شما می گوئی دیدار کرده؟ این که نمی شود. یک آدم عاقل گنده که تکان می خورد سیصد تا خبر ازش تولید می شود، با یک آدم معقول و زیر ذره بین مانده، هر دو می گویند ما دیدار نکردیم، باز هم می گویند دیدار کردید.
شنبه: به گفته کیان تاجبخش در دادگاه سید محمد خاتمی در دو بار دیدار با جرج سوروس در مورد رابطه دین و دموکراسی تبادل نظر کردند.
یک شنبه: دفتر خاتمی اعلام کرد خاتمی با سوروس دیدار نکردند.
دوشنبه: رجانیوز اعلام کرد خاتمی در دیدار با جرج سوروس گفته است که حکومت دینی خطرناک است.
سه شنبه: دفتر خاتمی و خود خاتمی اعلام کردند خاتمی با سوروس دیدار نکرده است.
چهارشنبه: حسین شریعتمداری سردبیر کیهان دیدار سوروس و خاتمی در واشنگتن را در راستای براندازی نرم ارزیابی کرد و آن را شدیدا محکوم نمود.
پنجشنبه: دفتر خاتمی و دفتر جرج سوروس و خود خاتمی و شخص جرج سوروس و خانواده خاتمی و سوروس، اعلام کردند این دو نفر در هیچ جا به هیچ طریق ملاقات نکردند.
جمعه: امام جمعه نسبتا موقت تهران دیدار خاتمی و سوروس را شدیدا محکوم کرد و از خاتمی خواست علت دیدار را توضیح دهد.
آگاهان در حالی که میخ شده بودند، هیچ توضیحی در هیچ موردی ندادند.
رفراندوم، رفراندوم، حق مسلم ماست
سبزپوشان ایرانی در نیویورک هم مثل سبزپوشان داخل سربلند از امتحان بیرون آمدند و شهر نیویورک را تمام سبز کردند. فعلا منتظرم این شازده که ظاهرا قرار است بعد از پایان وقت سخنرانی کند، بیاید و در مسابقه پرتاب ذرت شرکت کند. تا این لحظه نمایندگان آمریکا و فرانسه و آفریقای جنوبی و روسیه در مخالفت با ایران حرف زدند، نماینده آرژانتین هم مثل بچه های درس خوان و در آرامش تمام از احمدی نژاد خواست که وحیدی وزیر دفاع که به عنوان تروریست به رسمیت شناخته شده است، به این کشور تحویل دهد. آلمانی ها اعلام کردند که اگر مموتی یک کلمه درباره هولوکاست حرف بزند، مامانش را می فرستند آلاسکا و خودشان از جلسه می روند بیرون، کانادا هم بدون قید و شرط اعلام کرده در هر حال در هنگام سخنرانی مموتی در جلسه نخواهد بود.
واقعا رو که نیست، سنگ پای ارادانه، طرف متهم به تقلب گسترده است، می خواهد در همه جای دنیا رفراندوم برگزار کند. احمدی نژاد گفته " حاضریم در فرانسه رفراندوم برگزار کنیم." و گفته " در فلسطین اشغالی رفراندوم برگزار می کنیم." و گفته " ما اجازه می دهیم در ایران رفراندومی برگزار کنیم تا مشخص شود مردم ایران چقدر از این کشورهای مدعی متنفر هستند." طرف با هلی کوپتر مستراح می رود، و جرات ندارد جلوی مردم ظاهر شود، می خواهد رفراندوم برگزار کند. کی بود دنبال کسی می گشت باغچه اش یا یک جای دیگرش را بیل بزند؟
ظاهرا امشب نمی رسیم که گزارش سخنرانی مموتی را بدهیم، می ماند برای فردا، البته هفته آینده در نیویورک هفته ایران است و ایرانی ها هم سنگ تمام گذاشتند و حسابی از خجالت مموتی درآمده اند.
اسمش را می گذاریم گرین یورک. ایرانی ها نیویورک را سبز کردند. قرار بود کلی مطالب بنویسیم که فعلا نمی نویسیم، می گذاریم برای یک گزارش ویژه فردا.
جنگ نرم و آموزش و پرورش
آخه اینهمه دعوا داشت؟ باید این همه گاز اشک آور می زدی؟ به قول همشهری " من فیکر کردم شوشه شیکسته اینجوری به اون داعوا می کونی" نگو اینجوری بود. یعنی واقعا برای یک جنگ نرم این همه باید بزن و بکش و چیزهایی در همین حدود انجام می شد؟ یعنی این همه آدم به دلیل همین جنگ نرم باید زندانی می شدند و شکنجه می دیدند و اعتراف می کردند و به انفرادی می رفتند و دهانشان خورد می شد و گلوله می خوردند و از کشور فرار می کردند و همه اینها بخاطر یک چس جنگ نرم؟ انصاف است؟!
فرمانده بسیج کشور، تمام عقلش را بکار انداخته، از همه این گرگوری هایی که عکس شان را مثل شهدای بنی امیه در رجانیوز به ملت می چپانند، و اتاق فکر بسیج را تشکیل می دهند کمک گرفته، احتمالا نوابیغ دفتر ریاست جمهوری مثل دکتر مولانا و عباسی و شمبلاتی خان کلهر هم نظر داده اند و آخرش به این نتیجه رسیده اند که بقول فرمانده بسیج کشور سردار سالک " مهم ترین هدف جنگ نرم، تغییر فکر و باور افراد است." حالا ما چی کار کنیم؟ یعنی جنگ نرم شامل کتاب نوشتن، مقاله نوشتن، فیلم دیدن، تئاتر دیدن، حرف زدن با تلفن، تحقیق کردن، درس خواندن، مدرسه رفتن، و هر چیزی می شود که جلوی تبدیل انسان به گاو و الاغ را می گیرد. حالا، این مستوره خانم هم هی با آرنجش می زند به شکم من که بیچاره گاوها و الاغ ها چه گناهی کردند؟
طرح هاشمی و تقویم سبز
همین شما، شما را نگفتم که حالش را ندارید و هزار و دویست و شصت و هفت کار دارید و دائما هم بدتر از من یا باید بنویسید یا بخوانید یا کار کنید، شما را گفتم که وقت دارید و دوست دارید برای جنبش سبز یک کاری بکنید، لطفا تقویم را بردارید، مناسبت هایی که در آن مردم می توانند دور هم جمع شوند و به خیابان بروند، اعم از عزا و جشن و حمایت از کنگو برازاویل و بورکینافاسو و هر چیز دیگر را مرتب کنید و یک تقویم سبز درست کنید که مردم بدانند کی باید بروند خیابان و برای طول عمر " مجتبی بمیری رهبری رو نبینی" و " مموتی دروغگو، شصت و سه درصدت کو" دعا کنند. تقویم را هم به من ای میل کنید که من منتشرش کنم و بعدا کلی کار روی آن بکنیم. حالا این تقویم چه ربطی به هاشمی رفسنجانی دارد عرض می کنم.
اصولا اینکه آقای هاشمی گفته است که یک طرحی توسط دلسوزان نظام در حال تهیه است تا کشور از این بحران برون رفت بکند، البته طرح مهمی است و ما با تمام نیرو در حال گوش چسباندن به دیوار هستیم که ببینیم این طرح چیست. البته دادستان کل کشور و رئیس شرکت گاز ایران که قبلا سینه سحرخیز را در یک گفتمان سکسی دموکراتیک گاز گرفته بود، گفت: " اطاعت از فرامین ولایت فقیه تنها راه برون رفت از وضعیت موجود است." آگاهان در حالی که مواظب بودند گاز گرفته نشوند توضیح دادند که دادستان مذکور فرق " درون رفت" و " برون رفت" را نمی داند، وگرنه می گفت: " اطاعت از فرامین ولایت فقیه راه درون رفت به وضعیت موجود کشور است." البته گفته شده که هاشمی روز آخر که قطعنامه خبرگان در حمایت از رهبری صادر شد، رفته بود گل بچیند، به نظرم بهترین کار این است که ما طبق تقویم کار خودمان را بکنیم، آقای هاشمی هم طرح خودش را پیش ببرد. البته زیباکلام درباره تنور و آب و گرما و هاشمی حرف هایی زده که چون هنوز تکذیب و تائید نشده نمی توانیم نظر بدهیم.
سید جورج شریعتمداری
آقا! خودش می گوید ما دیدار نکردیم، شما می گوئی دیدار کرده؟ این که نمی شود. یک آدم عاقل گنده که تکان می خورد سیصد تا خبر ازش تولید می شود، با یک آدم معقول و زیر ذره بین مانده، هر دو می گویند ما دیدار نکردیم، باز هم می گویند دیدار کردید.
شنبه: به گفته کیان تاجبخش در دادگاه سید محمد خاتمی در دو بار دیدار با جرج سوروس در مورد رابطه دین و دموکراسی تبادل نظر کردند.
یک شنبه: دفتر خاتمی اعلام کرد خاتمی با سوروس دیدار نکردند.
دوشنبه: رجانیوز اعلام کرد خاتمی در دیدار با جرج سوروس گفته است که حکومت دینی خطرناک است.
سه شنبه: دفتر خاتمی و خود خاتمی اعلام کردند خاتمی با سوروس دیدار نکرده است.
چهارشنبه: حسین شریعتمداری سردبیر کیهان دیدار سوروس و خاتمی در واشنگتن را در راستای براندازی نرم ارزیابی کرد و آن را شدیدا محکوم نمود.
پنجشنبه: دفتر خاتمی و دفتر جرج سوروس و خود خاتمی و شخص جرج سوروس و خانواده خاتمی و سوروس، اعلام کردند این دو نفر در هیچ جا به هیچ طریق ملاقات نکردند.
جمعه: امام جمعه نسبتا موقت تهران دیدار خاتمی و سوروس را شدیدا محکوم کرد و از خاتمی خواست علت دیدار را توضیح دهد.
آگاهان در حالی که میخ شده بودند، هیچ توضیحی در هیچ موردی ندادند.
رفراندوم، رفراندوم، حق مسلم ماست
سبزپوشان ایرانی در نیویورک هم مثل سبزپوشان داخل سربلند از امتحان بیرون آمدند و شهر نیویورک را تمام سبز کردند. فعلا منتظرم این شازده که ظاهرا قرار است بعد از پایان وقت سخنرانی کند، بیاید و در مسابقه پرتاب ذرت شرکت کند. تا این لحظه نمایندگان آمریکا و فرانسه و آفریقای جنوبی و روسیه در مخالفت با ایران حرف زدند، نماینده آرژانتین هم مثل بچه های درس خوان و در آرامش تمام از احمدی نژاد خواست که وحیدی وزیر دفاع که به عنوان تروریست به رسمیت شناخته شده است، به این کشور تحویل دهد. آلمانی ها اعلام کردند که اگر مموتی یک کلمه درباره هولوکاست حرف بزند، مامانش را می فرستند آلاسکا و خودشان از جلسه می روند بیرون، کانادا هم بدون قید و شرط اعلام کرده در هر حال در هنگام سخنرانی مموتی در جلسه نخواهد بود.
واقعا رو که نیست، سنگ پای ارادانه، طرف متهم به تقلب گسترده است، می خواهد در همه جای دنیا رفراندوم برگزار کند. احمدی نژاد گفته " حاضریم در فرانسه رفراندوم برگزار کنیم." و گفته " در فلسطین اشغالی رفراندوم برگزار می کنیم." و گفته " ما اجازه می دهیم در ایران رفراندومی برگزار کنیم تا مشخص شود مردم ایران چقدر از این کشورهای مدعی متنفر هستند." طرف با هلی کوپتر مستراح می رود، و جرات ندارد جلوی مردم ظاهر شود، می خواهد رفراندوم برگزار کند. کی بود دنبال کسی می گشت باغچه اش یا یک جای دیگرش را بیل بزند؟
ظاهرا امشب نمی رسیم که گزارش سخنرانی مموتی را بدهیم، می ماند برای فردا، البته هفته آینده در نیویورک هفته ایران است و ایرانی ها هم سنگ تمام گذاشتند و حسابی از خجالت مموتی درآمده اند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر